حدود دو ماه پیش ایسنا تلفنی با من درباره لینوکس مصاحبه کرد و حالا با کلی تغییر و اضافات و اشتباهات فاحش ویراستاری منتشرش کردن.
جدیداً دلم می‌خواد به حال IT استان گریه کنم (نه به خاطر این گزارش، بلکه به دلیل مصیبتی که با بزرگترین نهاد حکومتی استان سر نظارت بر پروژه‌هامون برخوردیم). من نمی‌دونم تعریف ناظر در اراک چی می‌شه. این بابا که در نقش یه رقیب داره با ما برخورد می‌کنه!

یه چند وقتی می‌شه که در گیر کار یکی از ارگان‌های دولتی هستیم (متأسفانه فعلاً نمی‌تونم اسمی ازش ببرم) و اخیراً مجبوریم که به اونجا رفت و آمد هم داشته باشیم.
خیلی جای باحالیه! منا یاد سریال رادیویی طنزی که از جمعه ایرانی با نام «جواهری در کاخ اداری-مالی» (بر وزن جواهری در قصر سیما و با مضمون طنز وضعیت اداره‌های دولتی) پخش می‌شه، میندازه!
یه دو سالی اینا رئیس نداشتن و یه نفر از خودشون سرپرست بوده و حالا هم که رئیس دارن، هیچ‌کی به حرفش گوش نمی‌ده.
احتمالاً بعداً بیشتر درباره‌ی کارمون در اونجا بنویسم (;