حدود دو ماه پیش ایسنا تلفنی با من درباره لینوکس مصاحبه کرد و حالا با کلی تغییر و اضافات و اشتباهات فاحش ویراستاری
منتشرش کردن.
جدیداً دلم میخواد به حال IT استان گریه کنم (نه به خاطر این گزارش، بلکه به دلیل مصیبتی که با بزرگترین نهاد حکومتی استان سر نظارت بر پروژههامون برخوردیم). من نمیدونم تعریف ناظر در اراک چی میشه. این بابا که در نقش یه رقیب داره با ما برخورد میکنه!
سرزنش ها گر کند خار مغيلان غم مخور
مي داني که دل من نيز از اين رقيبان ناظر نما خون است. اما اين طفلکي ها که گناهي ندارند. خدا آن ها را زده است. تو ديگر چه کارشان داري از افرادي که ميانگين ساعت مفيد کاري آنها فقط 5 دقيقه در روز است و بقيه روز را به کج انديشي مي گذرانند چه انتظار ديگر مي توان داشت.
مشکل ما اين بندگان خدا نيستند. مشکل اساسي ما شرکت هاي همکار هستند که با بي هويتي و سودجويي زمينه آسيب پذيري صنعت نوپاي فناوري اطلاعات را فراهم آورده اند.
با احترام
آواژ
به جز اینکه دست به کیبورد شد و چند خطی دربارهی روزگار نوشت...