از بعد از ظهری در گیر این سایت هستم.
نسخه‌ی چهار tw-cms را نصب کردم و بقیه‌اش را مثل باشگاه لینوکس شبکه مدرسه اراک درآوردم.
کلاً کار خسته کننده‌ای بود، باگ داشتن این کاندیدای انتشار tw-cms هم مزید بر علت شد البته نمی‌شه از کنار مزیت‌هاش هم به سادگی گذشت. در کل cms راحتیه، مخصوصاً برای تنبلایی مثل من!

با یکی از این پژوهای GL داشتیم می‌رفتیم آشتیان که یهو آتیش گرفت!
خدا بمون رحم کرد که راننده زود جنبید، وگرنه با 70 لیتر بنزینی که زده بود، جزغاله شده بودیم!

سالی که این واقعه تلخ رخ داد، تعطیلات تابستانی سال سوم دبیرستان ما شروع شده بود و من هم اصلاً توی باغ نبودم (البته حالا هم هیچ ادعایی ندارم!).
تا اینکه وارد دانشگاه شدم و همراه شدن تغییر و تحولاتی که در آن زمان داشتم با جو جدیدی که ایجاد شده بود باعث شد تا به موضوع علاقه‌مند شوم و در آرشیوهایی که بیشتر، نشریات بودند به بازخوانی مستند این قضیه بپردازم. همیشه دوست داشتم بتوانم به گونه‌ای مستند این جریان را برای عامه مردم به تصویر بکشم اما من حتی در سالروز این حادثه هم (به بهانه امتحان) موفق نشدم این خطوط را بنویسم و حداقل دل خودم را تسکین دهم و این یعنی روزمرگی!

به قول آقای مهندس آواژ عرض شود که:
حدوداً یکی/دو ماه پیش ما یه سرور اکانتینگ لینوکس در دانشگاه آزاد آشتیان راه انداختیم که در همون گیر و دار، یهو یکی مثل عجل معلق پیداش شد و یه سری اسکريپت فيشينگ برای شکار مشتریان ebay گذاشت روی این سرور. خوب ما هم که سرورها را چک می‌کردیم متوجه ورود این هکر محترم شدیم و با پاک کردن اسکریپت‌ها، تعویض IP و بستن پورت‌ها عملاً خطر را رفع کردیم.
تا اینکه دیروز اول صبحی مدیر مرکز ICT دانشگاه با من تماس گرفت و گفت که یه نامه از شرکت فن‌آوری اطلاعات (همون مخابرات) اومده که آره ebay از مخابرات شکایت کرده و مخابرات هم بعد از بررسی و تصدیق، IP قبلی را بسته!
ما هم گفتیم همگی خسته نباشین!